بازگشت

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 

 چکیده مقالات  

 

 

گفتمان موسيقايي در موشح، زجل، فلامنکو با شعر نيمايي

ربابه رمضاني

هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی

حسينعلي اصغري متی کلايی

دانشجوی دکتري دانشگاه فردوسی مشهد

موسیقی در نظام واژه­ها، مایه ی رستاخیز کلمات در زبان است. شعر به عنوان یکی از مصادیق زبان، همچنان که از وزن خالی نیست از هماهنگی صوتی و موسیقایی نیز بی‌بهره نیست. در واقع روح شعر بر آهنگ و توازن استوار است.

به تناسب پیشرفت شاعران در عروض، توازن و تناسب، نظام موسیقایی نیز در شعر به پویایی رسید و در برخی نقاط جهان به پیدایش انواعی از شعر منجر شد. اوج تأثیر این فرم های موسیقی و سازه های موجود در آواز را در اشعاری چون موشح، زجل، فلامنکو و شعر نیمایی می­توان یافت.

این مقاله ضمن بررسی دلایل پیدایش اشعار فوق، جلوه­های فنی موسیقایی  در آن­ها را با شعر نیمایی تطبیق کرده است تا به رهیافتی در زمینه همسویی موسیقی با شعر دست یابد. در واقع هدفی که پس از شعر نیمایی در ایران به تأخیر افتاده است.

کلیدواژه­ها: گروه موسیقایی، موشح، زجل، فلامنکو، شعر نیمایی.
 
 
 
 
 
 
 

Info@AlAndalus2015.ir